جذابيت اسب بخار يا وزن كمتر
اجاره ماشين
در يك پيست مسابقه اجاره خودرو در تهران خالي، چه بسا فقط قوانيني
كه با آن راز و كار داريد، قوانين فيزيك است. اين قوانين
به ما ميگويند كه يك خودرو زيباي ۲ تُني با قدرت ۴۰۰
اسببخار، گيربكس دو كلاچه PDK، سيستم ديفرانسيل
تمامچرخ متحرك و مجموعهاي از سيستمهاي معاون
ديجيتالي، نسبتاً ميتواند با يك كوپه ۱۶۰۰ كيلوگرمي
RWD با توان ۳۶۵ اسببخار و يك گيربكس دستي رقابت
كند. همچنين ميتوان پيشبيني كرد كه يك پورشه كاين
توربو S با توان ۵۷۰ اسببخار نيز در زماني مشابه، يك دور
پيست را به فرجام ميرساند؛ درست همانطور كه يك
بامو X5M زماني مثل يك M2 ثبت ميكند.
اجاره خودرو
البته بسياري از واگنهاي قدبلند امروزي زمانهاي قابلتوجهي
را در پيستهاي پيكار دارند. اما آيا وقتي مدلهايي مشابه يك
ماكان توربو، X5M يا يك شورولت سابربن SS Z06 تِرَك پك
عملكردي همتراز اجاره ماشين با كوپه اسپورت در پيست دارد، مفتوح هم
به عنوان يك خودروي پيكار «توجيهپذير» يا «مفيد» هستند؟
درباره «نسبت قدرت به وزن» خودروهاي پرفورمنس مدرن
بحثهاي زيادي شده است؛ چه بسا به اين دليل كه در درازا
دو دهه گذشته، توان خروجي موتورها افزايش قابلتوجهي داشته
و اين جستار كاملاً بر افزايش قابلاجتناب وزن كلي مدلهاي
پرفورمنس سايه انداخته است. درنظر بگيريد كه نسخه فعلي
M2 حدود ۲۲۵ كيلوگرم از مدل كهنه E30 M3 سنگينتر است،
ولي نيرو خروجي آن ۲ مساوي شده است، آن هم در بعيد موتور
زير ۵۰۰۰. همچنين كوروت C7 فقط اندكي از نخستين مدلهاي
C4 سنگينتر است، ولي بيش از ۲ مساوي آنها نيرو دارد.
كرايه ماشين
امّا سخت اين «نسبت توان به وزن» آن است كه به راحتي ميتوانيم
خودمان را با احصاء مربوط به آن ساده مرد بزنيم. از مفهوم «نسبت
قدرت به وزن» ميتوان بلافاصله اينگونه نتيجهگيري كرد كه توان
اضافي ميتواند اضافهوزن اجاره خودرو را جبران كند. آيا با اين گفته موافق
هستيد؟ آيا نبايد دو خودروي با «نسبت قدرت به وزن» يكسان،
عملكرد مشابهي در پيست پيكار داشته باشند؟ يا اينكه نبايد هر
دو از جذابيت يكساني براي رانندگي برخوردار باشند؟لذت رانندگي
براي يك علاقهمند دنياي اتومبيل، فراتر از چيزي است كه از يك
سري قوانين ساده فيزيكي نشأت گرفته است. به عنوان مثال،
بامو M2 را درنظر بگيريد. تعداد كمي از افراد هستند كه آن را به
پيست «لاگونا سِكا» بردهاند الي موعد 1:40 را ثبت كنند؛ زماني
كه نسبتاً خوب است. اما اگر نگاهي به رقابتهاي SCCA Runoffs
داشته باشيد، خواهيد رويت كه رانندگان با مدلهاي مختلف، از
امجي ميجت گرفته تا داتسون 510 و آكورا TL، به سررسيد 1:40 دريافتي اند.
كرايه خودرو
حالا بايد اين سؤال را از خود پرسيد كه واقعاً كداميك از اين مدلها لذت بيشتري
براي رانندگي دارد: يك بامو M2 كه تمام پيست لاگونا سِكا را در 1:40 ميپيمايد
يا يك مدل با بدنه عريض و ويژه مسابقه امجي ميجت با همين سررسيد پيست؟
واقعاً اگر بين اين دو مدل براي ۱۰ بعيد رانندگي در پيست، حقّ انتخاب داشته باشيد،
پشت فرمان كداميك خواهيد نشست؟اگر به اندازه كافي با خودروهاي سرعتبالا
رانندگي كرده باشيد، مرز آنهايي را ترجيح خواهيد عدل كه نسبت توان به وزنشان
را با كوشش بيشتر در گويه بهينهسازي وزن بهدست آوردهاند. البته در اين ميان،
دائم استثنائاتي وجود خواهد داشت. مثلاً چه كسي نشستن در پشت دستور
مدلي همانند يك لامبورگيني LM002 را در پيست مسابقه رد ميكند؟ ولي
همين استثناها نيز وجود يك اجاره ماشين در تهران قانون كلي را اثبات ميكنند.
كرايه اتومبيل
بنابراين يك امجي ميجت اخص مسابقات SCCA جذابيت بيشتري نسبت
به M2 و همينطور ماكان توربو (با يك نسبت نيرو به وزن يكسان) خواهد
داشت. وقتي بتوانيد اين حقيقت را قبول كنيد، بسياري از چيزها در اين
رابطه بخردانه به عقيده خواهند آمد؛ اينكه چرا رانندگي در پشت اجازه
يك مياتاي كهن با سقف سخت جمعشونده اينقدر لذتبخش است، آن
هم در حالي كه يك آكورد V6 ميتواند در همان بعيد نخست مياتا را
پشتسر بگذارد. و اينكه چرا هميشه لوتوس اليزه و اِوورا خواستنيتر
از چيزي هستند كه در اعداد و ارقام مربوط به عملكرد آنها به عقيده
ميرسد. يا اينكه چرا برخي از عجيبوغريبترين خودروها با اضافهكردن
حال و هواي مسابقهاي، تبديل به جذابترين مدلها ميشوند.در همين
حال، اين جستار كه چرا خودروهاي الكتريكي هنوز هم تا تصاحب قلبهاي
عاشقان دنياي خودرو فاصله دارند، توضيح داده ميشود. تسلا مدل S شايد
بتواند از يك C6 كوروت Z06 در مسافت يكچهارم مايل سبقت بگيرد، اما كل
ما ميدانيم كه كداميك جذابيت اكثريت براي يك روز رانندگي در پيست
خواهد داشت.
رنت ماشين
وقتي شما از وزن يك خودرو مختصر ميكنيد، اتفاقات بسيار نكوداشتن
براي آن رخ ميدهد. خودروهاي سخيف ميتوانند از چرخها و تايرهاي
سبكتري بهرهگيري كنند؛ چيزي كه در نهايت، موجب واكنشپذيري
اغلب آنها ميشود. خودروهايي كه وزن اقليت دارند، بدون آن كه
بيچارگي به سيستمهاي پيشرانه گرانقيمت داشته باشند،
ميتوانند مصرف سوخت بهتري را در پسنديدن قرار دهند.
وانگهي خودروهاي سبكوزن دربايستن به قطعات سيستم
ترمز و تايرهاي مثل خودروهاي سنگينتر با نسبت نيرو به
وزن يكسان نخواهند داشت. عمر تايرها يا صفحات ترمز يك
ماكان توربو در پيست مسابقه، حتماً بسيار كمتر خواهد بود.
«سبكبودن» در هر صورت هزينهها را تفريق خواهد داد.مشكل
در اينجاست كه رسيدن به سطح باره انتظار ايمني، راحتي و
حذف نويز بيروني، بدون افزايش وزن خودروها شدني نيست.
در اين رابطه، همخانوادههاي ماكان توربو مزيّتهاي خاصي دارند.
جذابيت اسب بخار يا وزن كمتر
اجاره ماشين
در يك پيست مسابقه اجاره خودرو در تهران خالي، چه بسا فقط قوانيني
كه با آن راز و كار داريد، قوانين فيزيك است. اين قوانين
به ما ميگويند كه يك خودرو زيباي ۲ تُني با قدرت ۴۰۰
اسببخار، گيربكس دو كلاچه PDK، سيستم ديفرانسيل
تمامچرخ متحرك و مجموعهاي از سيستمهاي معاون
ديجيتالي، نسبتاً ميتواند با يك كوپه ۱۶۰۰ كيلوگرمي
RWD با توان ۳۶۵ اسببخار و يك گيربكس دستي رقابت
كند. همچنين ميتوان پيشبيني كرد كه يك پورشه كاين
توربو S با توان ۵۷۰ اسببخار نيز در زماني مشابه، يك دور
پيست را به فرجام ميرساند؛ درست همانطور كه يك
بامو X5M زماني مثل يك M2 ثبت ميكند.
اجاره خودرو
البته بسياري از واگنهاي قدبلند امروزي زمانهاي قابلتوجهي
را در پيستهاي پيكار دارند. اما آيا وقتي مدلهايي مشابه يك
ماكان توربو، X5M يا يك شورولت سابربن SS Z06 تِرَك پك
عملكردي همتراز اجاره ماشين با كوپه اسپورت در پيست دارد، مفتوح هم
به عنوان يك خودروي پيكار «توجيهپذير» يا «مفيد» هستند؟
درباره «نسبت قدرت به وزن» خودروهاي پرفورمنس مدرن
بحثهاي زيادي شده است؛ چه بسا به اين دليل كه در درازا
دو دهه گذشته، توان خروجي موتورها افزايش قابلتوجهي داشته
و اين جستار كاملاً بر افزايش قابلاجتناب وزن كلي مدلهاي
پرفورمنس سايه انداخته است. درنظر بگيريد كه نسخه فعلي
M2 حدود ۲۲۵ كيلوگرم از مدل كهنه E30 M3 سنگينتر است،
ولي نيرو خروجي آن ۲ مساوي شده است، آن هم در بعيد موتور
زير ۵۰۰۰. همچنين كوروت C7 فقط اندكي از نخستين مدلهاي
C4 سنگينتر است، ولي بيش از ۲ مساوي آنها نيرو دارد.
كرايه ماشين
امّا سخت اين «نسبت توان به وزن» آن است كه به راحتي ميتوانيم
خودمان را با احصاء مربوط به آن ساده مرد بزنيم. از مفهوم «نسبت
قدرت به وزن» ميتوان بلافاصله اينگونه نتيجهگيري كرد كه توان
اضافي ميتواند اضافهوزن اجاره خودرو را جبران كند. آيا با اين گفته موافق
هستيد؟ آيا نبايد دو خودروي با «نسبت قدرت به وزن» يكسان،
عملكرد مشابهي در پيست پيكار داشته باشند؟ يا اينكه نبايد هر
دو از جذابيت يكساني براي رانندگي برخوردار باشند؟لذت رانندگي
براي يك علاقهمند دنياي اتومبيل، فراتر از چيزي است كه از يك
سري قوانين ساده فيزيكي نشأت گرفته است. به عنوان مثال،
بامو M2 را درنظر بگيريد. تعداد كمي از افراد هستند كه آن را به
پيست «لاگونا سِكا» بردهاند الي موعد 1:40 را ثبت كنند؛ زماني
كه نسبتاً خوب است. اما اگر نگاهي به رقابتهاي SCCA Runoffs
داشته باشيد، خواهيد رويت كه رانندگان با مدلهاي مختلف، از
امجي ميجت گرفته تا داتسون 510 و آكورا TL، به سررسيد 1:40 دريافتي اند.
كرايه خودرو
حالا بايد اين سؤال را از خود پرسيد كه واقعاً كداميك از اين مدلها لذت بيشتري
براي رانندگي دارد: يك بامو M2 كه تمام پيست لاگونا سِكا را در 1:40 ميپيمايد
يا يك مدل با بدنه عريض و ويژه مسابقه امجي ميجت با همين سررسيد پيست؟
واقعاً اگر بين اين دو مدل براي ۱۰ بعيد رانندگي در پيست، حقّ انتخاب داشته باشيد،
پشت فرمان كداميك خواهيد نشست؟اگر به اندازه كافي با خودروهاي سرعتبالا
رانندگي كرده باشيد، مرز آنهايي را ترجيح خواهيد عدل كه نسبت توان به وزنشان
را با كوشش بيشتر در گويه بهينهسازي وزن بهدست آوردهاند. البته در اين ميان،
دائم استثنائاتي وجود خواهد داشت. مثلاً چه كسي نشستن در پشت دستور
مدلي همانند يك لامبورگيني LM002 را در پيست مسابقه رد ميكند؟ ولي
همين استثناها نيز وجود يك اجاره ماشين در تهران قانون كلي را اثبات ميكنند.
كرايه اتومبيل
بنابراين يك امجي ميجت اخص مسابقات SCCA جذابيت بيشتري نسبت
به M2 و همينطور ماكان توربو (با يك نسبت نيرو به وزن يكسان) خواهد
داشت. وقتي بتوانيد اين حقيقت را قبول كنيد، بسياري از چيزها در اين
رابطه بخردانه به عقيده خواهند آمد؛ اينكه چرا رانندگي در پشت اجازه
يك مياتاي كهن با سقف سخت جمعشونده اينقدر لذتبخش است، آن
هم در حالي كه يك آكورد V6 ميتواند در همان بعيد نخست مياتا را
پشتسر بگذارد. و اينكه چرا هميشه لوتوس اليزه و اِوورا خواستنيتر
از چيزي هستند كه در اعداد و ارقام مربوط به عملكرد آنها به عقيده
ميرسد. يا اينكه چرا برخي از عجيبوغريبترين خودروها با اضافهكردن
حال و هواي مسابقهاي، تبديل به جذابترين مدلها ميشوند.در همين
حال، اين جستار كه چرا خودروهاي الكتريكي هنوز هم تا تصاحب قلبهاي
عاشقان دنياي خودرو فاصله دارند، توضيح داده ميشود. تسلا مدل S شايد
بتواند از يك C6 كوروت Z06 در مسافت يكچهارم مايل سبقت بگيرد، اما كل
ما ميدانيم كه كداميك جذابيت اكثريت براي يك روز رانندگي در پيست
خواهد داشت.
رنت ماشين
وقتي شما از وزن يك خودرو مختصر ميكنيد، اتفاقات بسيار نكوداشتن
براي آن رخ ميدهد. خودروهاي سخيف ميتوانند از چرخها و تايرهاي
سبكتري بهرهگيري كنند؛ چيزي كه در نهايت، موجب واكنشپذيري
اغلب آنها ميشود. خودروهايي كه وزن اقليت دارند، بدون آن كه
بيچارگي به سيستمهاي پيشرانه گرانقيمت داشته باشند،
ميتوانند مصرف سوخت بهتري را در پسنديدن قرار دهند.
وانگهي خودروهاي سبكوزن دربايستن به قطعات سيستم
ترمز و تايرهاي مثل خودروهاي سنگينتر با نسبت نيرو به
وزن يكسان نخواهند داشت. عمر تايرها يا صفحات ترمز يك
ماكان توربو در پيست مسابقه، حتماً بسيار كمتر خواهد بود.
«سبكبودن» در هر صورت هزينهها را تفريق خواهد داد.مشكل
در اينجاست كه رسيدن به سطح باره انتظار ايمني، راحتي و
حذف نويز بيروني، بدون افزايش وزن خودروها شدني نيست.
در اين رابطه، همخانوادههاي ماكان توربو مزيّتهاي خاصي دارند.